تاریخ های محلی ایران
فاطمه فریدی مجید؛ جواد هروی؛ محمد بهرامزاده
چکیده
آنچه اولئاریوس را در تاریخ ایران پرآوازه کرده، سفرنامه و نقشه ایران از اوست که الهامبخش اروپاییان در ترسیمها و نگارشها درباره ایران در دههها و قرنهای بعد شده است. از اولئاریوس اما، یک نقشه منطقهای گیلان برجایمانده که حاکی از اهمیت این قسمت از ایران در دوره صفوی است. در شرایطی که در منابع عصر صفوی در اطلاق واژههایی ...
بیشتر
آنچه اولئاریوس را در تاریخ ایران پرآوازه کرده، سفرنامه و نقشه ایران از اوست که الهامبخش اروپاییان در ترسیمها و نگارشها درباره ایران در دههها و قرنهای بعد شده است. از اولئاریوس اما، یک نقشه منطقهای گیلان برجایمانده که حاکی از اهمیت این قسمت از ایران در دوره صفوی است. در شرایطی که در منابع عصر صفوی در اطلاق واژههایی چون ایالت و ولایت بر مناطق ایران ابهام وجود دارد، ایالت گیلان برای نخستین بار با دقت بالایی ترسیم شده است. آنچه بر ارزش نقشۀ او افزوده مشاهدات شخصی و تحقیق میدانی وی از آگاهان محلی در گذر از گیلان بوده که سندیت نقشۀ گیلان را بهعنوان اسناد معتبر شناخت جغرافیای تاریخی این منطقه در قرن هفدهم میلادی دوچندان کرده است. نقشة سال 1656م الئاریوس، قدیمیترین و شاید نخستین نقشة مستقل منطقهای گیلان در کارتوگرافی نوین اروپا است که به تصحیح دادههای پیش از خود پرداخته است. از دوره صفوی نقشهای برجای نمانده و لاجرم مفاهیم نقشه با مهمترین و شاید تنها منبع جغرافیایی عصر صفوی یعنی کتاب مختصر مفید تطابق داده دادهشده تا وجوه تمایز نگاه از درون و بیرون به یک نطقه جغرافیایی مشخص گردد. تطابق این اطلاعات با جغرافیای گیلان در کنار نام شناسی این منطقه از اهداف پژوهش به یاری روش تحقیق تاریخی و جستجوی کتابخانهای است. یافتهها نشان میدهد اطلاعات درجشده در نقشه اولئاریوس ازنظر کمیت و درج جزییات به میزان قابلتوجهی بیشتر از متن جغرافیایی مختصر مفید است.
جواد هروی
چکیده
نقش ناپایدار سامانیان طی یک قرن بر طبرستان، بیسبب و حتی بینتیجه نبود. عنصر اصلی در سلطه سیاسی و نظامی امیران خراسان بر این ولایت، نابسامانیهای گسترده پس از ظهور علویان، تضعیف استیلای خلفای عباسی و به ویژه تبدیل طبرستان به پناهگاهی برای سرداران عاصی و مدعیان بر سامانیان بود. چنانچه استیلای نظامیان بر طبرستان در این روزگار ...
بیشتر
نقش ناپایدار سامانیان طی یک قرن بر طبرستان، بیسبب و حتی بینتیجه نبود. عنصر اصلی در سلطه سیاسی و نظامی امیران خراسان بر این ولایت، نابسامانیهای گسترده پس از ظهور علویان، تضعیف استیلای خلفای عباسی و به ویژه تبدیل طبرستان به پناهگاهی برای سرداران عاصی و مدعیان بر سامانیان بود. چنانچه استیلای نظامیان بر طبرستان در این روزگار را هر آیینه میتوان در راستای سیاست ورزی و مقاصد دولت آل سامان برشمرد. در چنین هنگامهای از آتش و خون، بیشک شمشیر آخته سرداران دیلمی در کوره تفتیده وقایع طبرستان که از سوی سامانیان به تمهید و تدبیر دامن زده و آبدیده شده بود؛ ناباورانه ساختار دولتهای دیالمه را پی ریزی نمود، تا نه تنها سرنوشت ایران؛ بلکه حیات سیاسی و نظامی سرزمینهای اسلامی و خلافت را نیز دگرگون سازد . نتیجه اینکه طبرستانی که خود در آغاز قرن چهارم هجری از جامعیت لازم بر تثبیت حکومتی پایدار برخوردار نبود، بسترساز ثبات سیاسی پایان قرن چهارم گردید. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر استنادات به منابع و مآخذ است.